معرفی

خلاصه ی داستان اینجوریه که یک روز یک خوک پیر به نام میجر که همون(مارکس)است حیوانات مزرعه را جمع میکند و به آنها میگوید که باید اوضاع را تغییر داده و مزرعه را خود آنها اداره کنند.خلاصه صاحب مزرعه(آقای جونز)را بیرون میکنند و خودشون میشن آقای خودشون.انقلاب رو خوک ها اداره میکنند چون باهوش تر از همه بودند.میجر پیر میمیره.تازه تمام جنگ ها و اختلافات داخلی از اینجا شروع میشه.همون خوک هایی که گفتم انقلاب رو اداره میکنن دو خوک بودند که اسم اونها اسنوبال و ناپلئون بود.ناپلئون (استالین)به کمک چند سگ وحشی که همون پلیس مخفی روسیه است اسنوبال را که بدل از تروتسکی است را از مزرعه بیرون میکند و یک حکومت ظالمانه مثل حکومت تزار تشکیل میدهد فقط فرقش این بود که در اون مزرعه آدمی وجود نداشت،تمام کارها رو خودشون انجام میدادن.این انقلاب روی هفت فرمانی که همون اول خوک ها تنظیم کرده بودن اداره میشد.اما از زمانی که ناپلئون حکومت خودشو شروع کرد این هفت فرمان یکی پس از دیگری نقض میشد حتی گاهی اوقات برای توجیه کارهاش اونها رو تغییر میداد.آخرشم ناپلئون با انسان ها که دشمن حیوانات تلقی میشدند پیمانی،که برای تمام حیوانات مزرعه حکم مرگ و اون چیزی که قبل از انقلاب انتظار میرفت بسته میشود.
یک سوال:الان چه کشورهایی رو سراغ دارید که آخر و عاقبتشون مثل این انقلاب حیوانات شده یا میخواد بشه؟