شمع های سوخته

۱ مطلب در اسفند ۱۳۸۹ ثبت شده است

نمیدونم چی بگم یا چی بنویسم واقعا نمیدونم.ولی اینو میدونم که خیلی دوست دارم یه دفعه ی دیگه قسمتم بشه برم منطقه اگه بطلبن.خیلی دوست دارم برای یه مدت طولانی از شهر و خونه دور باشم.از همه کس و همه چیز دور باشم و برم منطقه.

شلمچه-دوکوهه که شبای آروم و قشنگی داره-فکه که وقتی واردش میشی یه حس وحال دیگه ای داری.

از خودم بدم اومده.توی کثافت دارم دست و پا میزنم.

چند وقت پیش داشتم با یکی صحبت میکردم ازش سوال کردم بسیجی هستی؟گفت:نه خوشم نمیاد.

گفتم چرا؟گفت وقتی آدم یه عنوانی رو یدک میکشه باید حرمتشم نگه داره.

همینجوری موندم.گفتم واقعا دمت گرم

ببین یکی بسیجی نیست و اینجوری.یکی هم مثل ما

خیلی خیلی التماس دعا