سخت است در مجلسی که همه ی آنها تو را هوووو میکنند و تو را با دست نشان میدهند...
بابا نبودی ببینی که کجاها رفتم........
همین که عمه ام زینب(س) وارد مجلس اون ملعون شد خودم دیدم ریش عموم عباس از شرم سفید شد...
بابا هنوزم که هنوز است گونه و دست و پا و همه ی جونم درد میکنه
ولی میدونم خیلی راه دارم تا به مادرت زهرا(س) برسم.....
هنوز جای یک مسمار رو بدنم کمه.....
.
.
.
- ۱۲ نظر
- ۲۹ آذر ۹۱ ، ۱۱:۰۵