شمع های سوخته

صحابی کبیر

جمعه, ۱ ارديبهشت ۱۳۹۱، ۱۰:۵۳ ق.ظ

صحابی کبیر نمایشنامه ایست که زندگی سلمان فارسی رو شرح میده 

نویسنده این کتاب آقای  محمد قلی‌بیاتی است

کتاب خیلی قشنگیه.نویسنده میاد از بچگی های سلمان فارسی شروع میکنه تا اینکه چجوری به پیغمبر میرسه و چجوری مسلمون میشه و چجوری حاکم شهری میشه و خلاصه پایان زندگیشون

مرد خیلی عجیبی بوده و همینطور خیلی زرنگ

میگن که یک روز پیغمبر(ص) سلمان و اباذر رو صدا میکنه و بهشون مقداری پول میده و بهشون میگه که این پول ها برای خودتون هر کاری میخواین باهاش بکنید

سلمان میره این پول رو صدقه میده

امام اباذر میره برای خودش و خانوادش غذا تهیه میکنه و دلی از غذا در میاره

چند روز بعد پیغمبر(ص) یک سنگ بزرگ و داغ رو میاره و سلمان و اباذر رو صدا میکنه و میگه هر کدومتون برید بالای این سنگ وایسید و بگید با اون پول ها چیکار کردین

سلمان میره بالا و میگه صدقه دادم و میاد پایین

اباذر میره بالا میگه (مثلا)گوشت خریدم آی سوختم لوبیا خریدم آخ پیاز خریدم همینجور میگه و پاهاش میسوخت

پیغمبر(ص) میفرماید ببینید پول حلالش هم دردسر داره فکر نکنید فقط پول حرام که دردسر و سوال و جواب داره.

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • جمعه, ۱ ارديبهشت ۱۳۹۱، ۱۰:۵۳ ق.ظ
  • مهم نیست...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی