سروده های گمشده
آری دیگر دلم از دست همه گرفته
از تمامی کسانی که لباسشان بارکدشان است
از تمام کرهایی که سمعک هایشان مارک مصلحت خورده
از اندام های به مزایده گذاشته
از اعتقادهای حراجی
از صورت هایی که بوم نقاشی اند
از متهم هایی که شاکی اند
از کوفیانی که اهل کوفه نیستند
از کوفیانی که برای مهدی(عج) نامه می نویسند
از تمام آنان که فکر می کنند طلحه و زبیر و ..... دم داشتند
از تمام آنان که دین و سیاست را از هم جدا می دانند
از آنان که شهدا را در موزه گذارده اند
از تمام آنانی که بین نماز و نرمش تفاوتی قائل نیستند
از آنان که بی حجابند
از آنان که خود حجابند
از آنان که تاسوعا و عاشورا را تنها در تقویم جستجو می کنند و کربلا و کوفه و شام را تنها در نقشه
از آنان که با شنیدن نام (خردل) به یاد چاشنی غذا می افتند
از انان که نمی بینند ومی گذرند و انان که می بینند و می گذرند
از آنان که حضور همه را حس می کنند جز خدا
ابوالفضل سپهر
- جمعه, ۹ مهر ۱۳۸۹، ۰۲:۰۴ ب.ظ
dele pori dariiiiii
dele por gahi az khastegi miad
az mardom chera gelaie dari?/dele por
mage u tamame angoshtat andazeie hamdigast?
tavagho nadashte bash hame mesle ham bashan
hame mesle u khub bashan
kheslat ha /mojudiat ha/johareh ha baham fargh dare
hamintor ke tooie 1 khanevade ke 1 tarbiat vojud dare bacheha akhlaghashun ba ham fargh dare
agar sagi 1ho behet pars kard baiad narahat beshi?
na khob miduniii un sage /karesh pars kardane
pas bedun tooie addama ham injurie
-----------------------------------------------------------------------------------------
dast neveshtehatuno khundam
ziba bud
-----------------------------
movafagh bashid
ta bad